Tuesday, July 08, 2008

چشمان باز باز

نمیشه همیشه یادم بمونه ولی همین فهمیدنش هم خیلی مهمه
فهمیدن این که همون وقتی که داری تو خیابونی رانندگی میکنی یک نفر میتونه چند متر اون طرف تر بمیره
جمع شدن مردم هم برام جالب بود مردمی که با چشمای کنجکاوشون دنبال این بودن که چرا این اتفاق افتاده
ولی به نظرم تو اون لحظه اونی که مرده بود به چیزی که فکر نمیکرد این بود که چرا این اتفاق افتاده
اون حتما مسئله مهمتری برای فکر کردن داشت
حتما مسئله مردن براش خیلی خیلی مهمتر از اتفاقی بود که افتاده بود
چون الان چشماش باز شده بود
باز باز